جدیدترین مطالب
نوشته‌های من

مسجد محله ما

به نام خداوند بخشنده و مهربان این کتاب را به آقای شاهین کلانتری که آموزش نویسندگی را از ایشان آموختم تقدیم می کنم. استادی ارجمند

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

فرشته های نجات

 بخش اول: تهران سال ۱۳۵۱ ، آخرین روز فصل تابستان بود. زنگ تلفن منزلمان به صدا درآمد. خواهر بزرگترم میترا گوشی را بر می دارد.

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

آن دختر کک مکی

مقدمه چهره دختری کک مکی در ایام نوجوانی ام، برخاطر و ذهن ناهشیارم چنان نقش بسته است که خاطره اش در کهن سالی ام هنوز

ادامه مطلب »